و من
که با انگشت های برهنه ام
تو را می آفرینم
روی همین ماسه های رانده شده از رود
و تو
که پنهان می کنی
خنده ات را
زیر همین ماسه های رانده شده از رود
و باد
که می آید و
با خود می برد
تصویر تو را
انگشت های برهنه ی مرا.
که با انگشت های برهنه ام
تو را می آفرینم
روی همین ماسه های رانده شده از رود
و تو
که پنهان می کنی
خنده ات را
زیر همین ماسه های رانده شده از رود
و باد
که می آید و
با خود می برد
تصویر تو را
انگشت های برهنه ی مرا.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر